فصل انتظار شهرستان کردکوی icon
ستاره مدینه - فصل انتظار شهرستان کردکوی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسا کس که با نیکویى بدو گرفتار گردیده است و بسا مغرور بدانکه گناهش پوشیده است ، و بسا کس که فریب خورد به سخن نیکویى که در باره او بر زبانها رود ، و خدا هیچ کس را نیازمود چون کسى که او را در زندگى مهلتى بود . [ و این گفتار پیش از این گذشت ، لیکن اینجا در آن زیادتى است سودمند . ] [نهج البلاغه]

ستاره مدینه»
سه شنبه 91 فروردین 8 ساعت 9:0 عصر

زینت پدر
ستاره ی مدینه وقتی به دنیا آمد، امام حسین علیه السلام به سرعت خود را به پدر رساند و با اشتیاق خبر تولّد خواهرش را به او داد و منتظر لبخندی بر لب پدر شد، امّا در کمال شگفتی اشک پدر را دید که بر گونه اش جاری شد. حسین سبب گریه پدر را پرسید.
امام فرمود: «فرزندم به زودی خواهی دانست.»
در این ایام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مسافرت بود؛ لذا فاطمه علیهاالسلام رو به علی علیه السلام کرد و پرسید: پدرم در مسافرت است، نام این دختر را چه بگذاریم؟ علی علیه السلام فرمود: من در این کار بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پیشی نمی گیرم. منتظر می شویم تا به زودی باز گردد. سرانجام پیامبر صلی الله علیه و آله از سفر برگشت. او طبق معمول قبل از ورود به خانه اش در خانه ی فاطمه علیهاالسلام را کوبید و چون داخل شد، سیمای کودک فاطمه علیهاالسلام را دید. علی علیه السلام پیش آمد؛ پیامبر صلی الله علیه و آله را از تولد نوه اش مطلع کرد و از وی خواست نامی برای او انتخاب کند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «فرزندان فاطمه، فرزند من هستند، امّا منتظر وحی می مانم تا خداوند نامی برایش برگزیند در همان هنگام جبریل نازل شد و عرض کرد: خداوند سلام می رساند و می فرماید: نام این کودک را زینب بگذار؛ زیرا در لوح محفوظ این نام را برای او نوشته ایم. آن گاه رسول خدا صلی الله علیه و آله (زینب) را از مادرش خواست، بر گونه اش بوسه ای زد و فرمود: حاضرین و غایبین را وصیت می کنم که حرمت این دختر را نگهدارند؛ که او همانند خدیجه کبری علیهاالسلام است.»
و به این ترتیب در پنجم جمادی الاولی سال پنجم یا ششم هجری سومین فرزند فاطمه زهرا علیهاالسلام پای به این جهان گذاشت.
برگرفته از :http://www.soalcity.ir



  • کلمات کلیدی :